افسوس

سکوت می کنم و منتظر می مانم

منتظر می میانم تا شاید صدایی مهربان بر پرده ای گوشم طنین افکند

نگاه می کنم تا از دور کسی بیاید ،

چشمانم را میبندم و انتظار می کشم ،تا شاید دست نوازشگری را بر سرم احساس کنم .

افسوس میخورم بر حال خود ، بر ناشایستی خود ،بر تنهایی خود

چون آنگونه که باید نبود ه ام تا دستی را بر سر خود نوازشگر بیابم.

افسوس ،افسوس و هزار افسوس ....

نظرات 9 + ارسال نظر
آدینه بوک دوشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 11:57 ق.ظ http://www.adinehbook.com

سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.

نگار سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 06:49 ق.ظ

سلام
وبلاگت زمینه قشنگی داره ولی بیشتر شبیه دفترچه خاطراته

صنم سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 11:31 ب.ظ

سلام


موفق باشید

موسا پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 09:11 ق.ظ http://zehneziba.blogsky.com

سلام .. ساده و روان ... سربلند ...

عسل پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:50 ق.ظ http://www.ilbra.persianblog.com

شاید اونا انقدر خوب نبودن که قدر تورو بدونن. شاید باید برای اونا افسوس خورد. بازم بهم سر بزن.

mahtab دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 11:41 ب.ظ http://bolooremahtab

سلام
متن زیبایی بود
شاید انتظار همیشه هم منجر به افسوس خوردن نشه
امیدوارم برای شما این طور باشه

mahtab شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 03:53 ب.ظ http://www.bolooremahtab.blogfa.com

سلام
ممنونم از حضور و نظر لطف شما
امیدوارم همون طور که شما گفتین حرفهام در حد شعار نباشه و بتونم به اونها عمل کنم
موفق باشید

شراب شیدایی دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:47 ب.ظ

به گفته خودتان مبادا نومیدی.

مهتاب جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:16 ب.ظ http://www.bolooremahtab.blogfa.com

سلام
بلور مهتاب به روز شد
خوشحال می شم از حضورتون
راستی شما آپ نمی کنی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد