سکوت می کنم و منتظر می مانم
منتظر می میانم تا شاید صدایی مهربان بر پرده ای گوشم طنین افکند
نگاه می کنم تا از دور کسی بیاید ،
چشمانم را میبندم و انتظار می کشم ،تا شاید دست نوازشگری را بر سرم احساس کنم .
افسوس میخورم بر حال خود ، بر ناشایستی خود ،بر تنهایی خود
چون آنگونه که باید نبود ه ام تا دستی را بر سر خود نوازشگر بیابم.
افسوس ،افسوس و هزار افسوس ....
سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.
سلام
وبلاگت زمینه قشنگی داره ولی بیشتر شبیه دفترچه خاطراته
سلام
موفق باشید
سلام .. ساده و روان ... سربلند ...
شاید اونا انقدر خوب نبودن که قدر تورو بدونن. شاید باید برای اونا افسوس خورد. بازم بهم سر بزن.
سلام
متن زیبایی بود
شاید انتظار همیشه هم منجر به افسوس خوردن نشه
امیدوارم برای شما این طور باشه
سلام
ممنونم از حضور و نظر لطف شما
امیدوارم همون طور که شما گفتین حرفهام در حد شعار نباشه و بتونم به اونها عمل کنم
موفق باشید
به گفته خودتان مبادا نومیدی.
سلام
بلور مهتاب به روز شد
خوشحال می شم از حضورتون
راستی شما آپ نمی کنی؟